نیروی پنهان دوستی و رفاقت از دوستی چه عایدمان میشود؟

اگر بخواهیم بر زمان خاصی انگشت بگذاریم و بگوییم بذر طرز تفکر جدید دربارهی دوستی در این زمان بود که پاشیده شد، شاید بتوانیم روز خاصی در فوریهی ۱۹۵۴ را در نظر بگیریم، زمانی که روانپزشکی به نام جان بالبی و یک رفتارشناس حیوانات به نام رابرت هیند با هم آشنا شدند و چه چیزی بهتر از اینکه علم مدرن دوستی خود ریشه در دوستی داشته باشد.
از هر دوی آنها دعوت شده بود تا در نشستی علمی که توسط انجمن سلطنتی پزشکی – روانشناسی (که امروزه به کالج سلطنتی روانشناسان تغییر نام داده است برگزار میشد صحبت کنند.
البته بعدها پی بردند که درواقع هردویشان گزینههای ثانوی برای سخنرانی بودهاند و بعد از اینکه کونراد لورنتزو نیکولاس تین برگن، دو ستارهی بزرگ دنیای علم در آن زمان، اعلام میکنند که قادر به حضور در نشست نخواهند بود، تصمیم گرفته میشود از آنها برای سخنرانی دعوت کنند.
موضوع نشست رشد روانی کودک بود. در نظر اول این موضوع چندان با مقولهی دوستی مرتبط به نظر نمیرسد، اما ظاهر چیزها میتواند فریبنده باشد. برای درک درستی ابتدا باید بتوانیم به درک درستی از روابط برسیم. جان بالبی، متخصصی روانشناسی کودک که بعدها به واسطهی طرح «نظریهی دلبستگی» شهرت پیدا کرد، و هیند، متخصص رفتارشناسی حیوانات، که به مرشدی برای جین گودال تبدیل شد و چندین مقالهی علمی در باب پیوندهای اجتماعی به رشتهی تحریر در آورد، هر دو از پیشتازان تأمل دربارهی اهمیت روابط بودند.
البته هیچ کس از قبل پیش بینی نمیکرد که آن دو ممکن است آن قدر به هم نزدیک شوند، چون دوستیها معمولا از شباهتها شروع میشوند. با اینکه هر دوی آنها بریتانیاییهایی اهل تفکر علمی بودند، بالبی شانزده سال از هیند مسنتر بود. زمانی که با هم ملاقات کردند بالبی حدود پنجاه و هیند حدود سی سال داشتند. بالبی از آن دسته بریتانیاییهایی بود که به طبقات بالاتر جامعه تعلق دارند و بیشتر کودکیاش را با دایهاش سپری کرده و در سنی بسیار حساس به مدرسهی شبانه روزی فرستاده شده بود.
خرید سرور مجازی
خرید بلیط لحظه آخری هواپیما از فلایتیو
خرید ساک پارچه ای
کلاه تبلیغاتی
فیلر بینی سیمارو
بهترین جراح بینی
هیند، برعکس، فرزند خانوادهای از طبقهی متوسط بود، آن هم زمانی که هنوز تعلق داشتن به آن طبقه در انگلستان اهمیت خاصی داشت. او پسر اهل گشت وگذار خانواده بود و بیشتر وقتها همراه خانوادهاش کوه پیمایی و پیاده روی میکردند. سرگرمی دوران کودکیاش تماشای پرندگان بود و همین سرگرمی بود که بعدها او را به سمت حرفهاش سوق داد.
در طول سالهای جنگ، بالبی در مرکزی در لندن که کارش کمک به جوانان آسیب دیده بود فعالیت داشت، در حالی که هیند در همان سالها در نیروی هوایی خدمت میکرد. بالبی در آن دوران بر اهمیت دوران کودکی نابسامان تمرکز کرده بود و نتایج تحقیقاتش نشان میداد که بین جدایی و نبود پیوند عاطفی با سرپرست (معمولا مادر) با بزهکاری و رفتار سرد و بیعاطفه در بزرگ سالی همبستگی وجود دارد. او این عنوان فراموش نشدنی را برای یکی از اولین مقالات علمیاش انتخاب کرده بود: «۴۴ دزد نوجوان: شخصیت و زندگی خانواگی آنها». در عوض، هیند نه جوانان افسارگسیخته، بلکه حیات وحش را مطالعه میکرد. او برای تکمیل پایان نامهی دکتری خود ۱۵۰۰ ساعت را صرف مشاهدهی چرخ ریسکها در جنگلهای حومهی آکسفورد کرده بود.
هیند در کمبریج، جایی که یک ایستگاه جانورشناسی را اداره میکرد، به مطالعهی تطبیقی گونههای مختلف پرندگان پرداخت و بیشتر بر مطالعهی رفتارهای تهاجمی و اهمیت رفتارهای نمایشی پرندگان از دیدگاه تکاملی تمرکز کرد. او در یکی از اولین مقالات علمیاش، واکنش دسته جمعی سهرههای جنگلی به جغدها را مورد مطالعه قرار داد؛ مقالهای که باعث حیرت لورنتز، پدر اتریشی رشتهی رفتارشناسی جانوران، شد.
در سال ۱۹۵۴ و هم زمان با برگزاری نشست سالانهی انجمن روانشناسی راکی مونتین، بالبی به دنبال راههایی میگشت تا بتواند با استناد به شواهدی خارج از حوزهی روان پزشکی، ایدههای جدیدش دربارهی اهمیت حیاتی زندگی عاطفی کودکان و روابط آنها با سرپرستانشان را به اثبات برساند. اوخصوصا بسیار مشتاق بود با کسی در حیطهی رفتارشناسی حیوانات آشنا شود که بتواند کمکش کند ایدههای این حیطه را در نظریهی جدیدش دربارهی دلبستگی به کار ببندد. سال پیش از آن، لورنتز برای بالبی از تواناییهای هیند بسیار تعریف کرده بود. بعد از اینکه سخنرانیهایشان در نشست به پایان رسید، بالبی محقق جوان را به ناهار دعوت کرد.
عدم شباهتهای بالبی و هیند را نگرش مشترکشان جبران میکرد؛ هر دو کنجکاو و تیزهوش بودند و عاشق یادگیری. تا ناهارشان را تمام کنند، بالبی«حسابی تحت تأثیر» هیند قرار گرفته بود. او بالاخره راهنمایش برای تفکر تکاملی را پیدا کرده بود. آن دو در کنار یکدیگر طلیعه دار طرز تفکری جدید دربارهی اهمیت و سازگاری تکاملی ارتباطات بین اشخاص شدند و بعدها به این نتیجه رسیدند که اهمیت پدیدهی دلبستگی تنها منحصر به دوران کودکی نیست، بلکه با کمک آن می توان اهمیت اساسی دوستی برای تمام سنین را توضیح داد.
برای پی بردن به شالودهی زیستی دوستی ابتدا باید دید دوستی چیست و چه ملزوماتی دارد.
نقش علوم زیستی در برخی ارتباطات اجتماعی مانند رابطهی مادر و فرزندی مشخصتر و آشکارتر است؛ بارداری، تولد و شیردادن به نوزاد همه تا منتها درجهی ممکن با فرایندهای زیستی عجین هستند. درخصوص روابط جنسی نیز اوضاع به همین شکل است. شکی نیست که هورمونها و علامت دهی عصبی – شیمیایی بخشی از تجربیات جفتیابی هستند.
دوستی اما کم نمودتر و پیچیدهتر است و با مقولاتی مانند احساسات، گفت وگو و کارکردهای درونی مغز سروکار دارد که نامحسوس به نظر میرسند. این پدیده به وضوح دارای نهان مایههای فرهنگی ای است که میتوانند بر ویژگیهای اصلیتر آن سایه بیندازند. به عنوان مثال یک مهمانی شام میتواند رنگ وبوهای متفاوتی، از عیش و خوش گذرانی گرفته تا مهمانی شام دسته جمعی کلیسا یا شب مخصوص دخترها، داشته باشد. همهی اینها راههای مختلفی برای معاشرت هستند، اما چه چیزی انگیزه بخش انسانها در جمع شدن دور هم به این روش هاست؟
محرکی درونیتر برای برقراری ارتباط.
دوستی چارچوب مشخصی ندارد و همین باعث میشود طیف گستردهای از رویکردهای مختلف نسبت به آن وجود داشته باشد. برخی برای آن احترام ویژهای قائلاند و عنوان دوست را تنها برای اشخاص بسیار معدودی به کار میبرند. برخی هم در استفاده از این عنوان دست و دل بازترند و حتی از آن به عنوان لقبی کلی برای مخاطب قراردادن اشخاص استفاده میکنند.
مکاتب مهم روانشناسی مانند روان کاوی و رفتارگرایی تا مدتها به دوستی بیتوجه بودند؛ زیگموند فروید به همه چیز از دریچهی روابط جنسی مینگریست و رفتارگراها نیز تنها بر پدیدههای قابل مشاهده و قابل آزمایش تمرکز میکردند. حاصل این دو سنت فکری چیزی نبود جز محدودکردن درک اهمیت مفهوم کهن و سادهی محبت.
بالاخره نوبت به بالبی میرسد؛ او شک نداشت که روابط اهمیتی اساسی دارند اما بعد از بررسی مطالعاتی که تا آن زمان انجام گرفته بود، به این نتیجه رسید که هیچ کدامشان از دریچهای مشاب او به موضوع نگاه نکرده بودند …
نیروی پنهان دوستی و رفاقت
از دوستی چه عایدمان میشود؟
نویسنده : لیدیا دنوورث
مترجم : بنفشه شریفیخو
انتشارات کتابسرای نیک
۳۲۴ صفحه
عنوان اصلی: Friendship: The Evolution, Biology, and Extraordinary Power …
Lydia Denworth
میشه لطفا بیشتر از این مطالب قرار بدید